باز دل مست و خراب است، به دادش برسيد
روز شب در تب و تاب است، به دادش برسيد
ياوران، وقت رجز خواني نامردان شد
مرد تنهاست ثواب است، به دادش برسيد
عقل مي خواست ز بي راهه به راهم بكشد
نقشه اش نقش بر آب است، به دادش برسيد
موج را تا دل ساحل قدمي بيش نماند
آخرين رقص حباب است، به دادش برسيد
تحفه ها رفته به درگاه سليماني، ليك
مور درگير حساب است، به دادش برسيد
عكس يك خنده كه كوچيد زلبها، همه عمر
حبس در غربت قاب است، به دادش برسيد
گرگ در زوزه، گذر بسته،شبان ناپيدا
بخت اين گله به خواب است، به دادش برسيد
ارفع از نخل محبت چه ثمر ميطلبي؟
كار از ريشه خراب است، به دادش برسيد
نظرات شما عزیزان:
غزل
ساعت7:43---29 آذر 1391
برای این پست من هی میخواستم بگم که شعرای توحیدی رو خیلی دوست دارم ثبت نمیشد!
الان میگم توحیدی یه شاعر کرمانیه خیلی بچه ی خوبیه منم شعراشو خیلی دوست دارم
بعله....
محمدرضا
ساعت19:38---27 آذر 1391
ما را برات معرفت از بی کران وحی
جز اضطرار آیه ی ام یجیب نیست...
ا ی برادر خوبه تنها یی چنان کن متصل /
کز خلا یق با کسان صحبت نباشد غیردل/
سلام
چرا آدرس نمیزاری
amir
ساعت13:46---26 آذر 1391
سلام عزیزم
وبلاگتون عالیه
خوب اگر دنبال یه سایت اجتماعی میگردین
من یه میکروبلاگ اجتماعی بهتون معرفی میکنم
http://www.iransray1.ir/
منتظرم